همین اول کار بگم که این نشریه هیچ ربطی ب من نداره و من از این سوسول بازیا خوشم نمی آد

با بحث نشریه و متن نویسی و . و رسانه داشتن موافقم ولی این نوع نوشتن و کلا این ساختارا رو قبول ندارم و معتقدم ک کلا هیچ اثر خاصی نداره و فقط و فقط اون ی عده افرادی که می آن میسازنش صرفا می خوان واسه خودشون رزومه جمع کنن

اینا حتی اسمشون هم کپ زدن ب آیدی توئیترشون توجه کنید با همون نویسه ای هست که وبلاگ من و ایمیل و . ک مربوط به من میشه تقلید شده

Zaytoun

اسم اصیلشه اونم یه ریشه‌ی عربی داره ی فیلم عبری-اسرائیلی هم ب این اسم هست

Zaytoon 

هم می‌نویسن

Zeytoon

هم ی چند وقتی هست ک دارن می‌نویسن ولی خب اصلی‌هاش همون دوتای بالا هستن و این نوع نوشتن رو تقریبا میشه گفت من زیاد استفاده کردم و ی جورایی شناسه ی من تو شبکه های اجتماعی و فضای مجازی محسوب میشه

بهشون هم میگی شروع میکنن ب صورت باندی اعتراض کردن ک چ حرفاییه ک مینی و این جور چرت و پرت ها

*********

انتخابات اعضای ناظر بر نشریات دانشگاهمون دیروز بود و یه فضای مزخرف و به شدت دو قطبی  و کلا هم کاری ندارن کی قراره چیکار کنه و کاملا باندبازی شرکت میکنن و به هم فکرا و باند خودشون رای میدن هر کی هم خارج از خودشون هست انگار دشمنشونه و از اونجایی که اینا احتمال خیلی زیاد بعدا میشن مسئولین ی و مدیران رده بالای مملکت وضعیت میشه همینی ک الان هست

یادمه ی تعداد قابل توجهی از این بچه هایی ک کاندید شدن و دنبال این جوری رای جمع کردن هستن خودشون گلوی خودشون رو جر میدادن دم انتخابات ک چ وضعشه خاتمی گفته لیستی رای بدید شما چرا گوش میدید و این حرفا ولی الان واسه انتخابات خودشون داشتن همون کارا رو میکردند

وقتی امروز تو جامعه کوچک دانشگاه، بهم رحم ندارن انتظار دارید بعدا تو مسئولیت ی دغدغه ی مردم رو داشته باشن؟؟؟؟؟؟

امروز نتایج اومد و مثله سال گذشته هر 3 عضو ناظر ک حق ممنوع کردن نشر و پخش نشریات طرف مقابل و همین جوری الکی چاپ کردن نشریات رفقای خودشون رو دارن ،از ی تشکل انجمن اسلامی بودن

اسم خودشون رو گذاشتن انقلابی و مذهبی و دم از ولایت و . میزنن ولی جالبه بدونید انواع نشریات زنجیره‌ای دارن ک بعد از ۳سال هنوز هم حتی ی بار چیزی ازشون چاپ نشده و فقط واسه حق رای تشکیل شدن پارسال شمردم حدود 10 تا بودن ک تا حالا چاپ نشدن

ولایت مداری ک ،عنصر ولایتش حضرت علی ع باشه از این حیله ها و مکرهای کثیف استفاده نمیکنه و قطعا تو این جور موارد هدف نمیتونه وسیله رو توجیه کنه/اگر این طور بود تو اون شورای 6نفره ی امام علی ع همین ک میگفت من از سنت خلفای قبلی تبعیت میکنم و حتی اگه بعدها هم روش خودش رو میرفت ولی خب میتونست ب همین سادگی خلیفه بشه و عثمان و . راهی ب حکومت نداشتن ولی نگفت

خوشم نمی آد از خودم تعریف کنم ولی من تا الان 3 تا از موقعیت هایی ک بهم پیشنهاد شده بود رو بخاطر اینکه راضی نشدم به مسئول اونجا نگم ک دارید پول مملکت و بیت المال رو الکی هدر میدید و تفکر مدیرای دولتی همینه ک با آدمایی ک میخوان کار درست رو خوب انجام بدن مخالفت میکنید،پیشنهادشون رو رد کردم و بهم گفتن بیخیال پیشنهاد دادنمون شدیم آخرین نمونه ش هم همین دیروز بود

پ.ن0:

یکی از چیزایی ک باعث میشه ب انتخابم شک کنم و ازت بدم بیاد ب شدت حضورت تو اون تشکل و انتخاب شدنت با این باندبازی ها ب عنوان یکی از اعضای ناظر نشریات تو سال گذشته بود

امسالم ک اون پسر بیشعوره ک مثلا ی مدتی ب عنوان رئیس اون تشکل بود و این دوره هم ب عنوان عضو ناظر انتخاب شد واقعا نشون میده جای تو اون تشکل نیست

فقط دو مورد از کارای پسره رو بگم 

پارسال 3شنبه ی آخرسال ک کلاغم تو کل دانشگاه پر نمیزد این پسره با یکی از دخترای تشکلتون تو دفتر انجمن جلسه گذاشته بودن رفیقم اینو دید ی سری حرفا زد ک نمیتونم بگم

اون سری هم سر کلاس مجبور شدم پیشش بشینم با پشتیش داشت تک تک دخترای سر کلاس رو چ چادری چ غیرچادری آنالیز ابعادی میکرد ک آره فلانی عجب چیه و اون یکی فلانه

مثلا ب عنوان پرچم دار ولایتمداری تو دانشگاه و اون تشکل ی همچین فردی نماینده تونه و خااااک بر سر هر کی ک فک میکنه میشه ب اینا اعتماد کرد

پ.ن0.5:

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند

چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند.

بگم ک دختره واقعا دختر خوبیه ولی خب این جلسات تو اون تایم وجه خوبی نداره اونم زمانی ک کلا کسی تو دانشگاه نیست و دختر مردم رو میبره تو اون دخمه ک اسمش رو گذاشتید دفتر برادران و اون پسره خیلی **** هست

پ.ن1:

بعد از حدود ۳ماه از آخرین باری ک دیدمش میگذره دیروز خیلی اتفاقی پیداش شد ولی قبل از اینکه چهره‌ش رو ببینم یکی از بچه‌ها ی سوالی پرسید و نشد ک بشه:/

نتیجه‌گیری: سوال بی ربط و بیجا نپرسیم

پ.ن2:

نوشته بود:

همه چیه خواستگاری داشت خوب پیش میرفت ک داداش کوچیکه دوماد گفت داداش دستشویی دارم و پسره گفت انتهای اتاق ی راهروعه وسطاش دستشویی سمت راستیه هست برقش هم بیرونه

و همه ی حرفا تبدیل ب سکوت طولانی شد.

پ.ن3:

فقط اونجای خواستگاری ک بابای دختره جورابی ک دو هفته پیش گم کرده رو تو پای پسره میبینه

پ.ن4:

+ داداش من زورش بیشتره

-نخیرم داداش من زورش بیشتره

+خونه‌ی ما بزرگتره

-نه خونه‌ی ما بزرگ تره

+ماشین ما بهتره

-نه ماشین ما قشنگتره

+بابای من قوی تره

-نه بابای من قوی تره

+مامان من بهتره

-بابای منم همیشه اینو میگه

پ.ن5:

سلامتی دوست دختری ک تو مجلس عروسی پسره با عروس میرقصه و آروم تو گوشش میگه مواظب داداشم باش


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Azin Sepehr Saman محصولات فینیش Finish Shitzo titanydo WebSite از هر دری سخنی آفتاب اصفهانی Megan پرسش مهر ماه 1398 نخست، تاریخ سرزمین خودت را بدان، سپس تاریخ دیگران را بخوان.((فرانسیس فانون))